سپهرجونسپهرجون، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

کودکانه های سپهر

سپهر حرف می زنه

سپهر مامان الان که این مطلب رو می نویسم دقیقا دو سال وسه ماه وبیست وهفت روز ته وتقریبا دوهفته ای می شه که می تونی حرف بزنی  خودت هم از همه بیشتر ذوق می کنی  خیلی منتظر چنین روزی بودم که شیرین زبونی کنی ومن قربون صدقه ات برم فعلا فقط کلمه می گی وجمله نمی تونی بگی رنگها رو هم کامل می شناسی ووقتی ازت می پرسم می گی  آبو  یا آبی   زرد  سیاه  ناننجی  بنفش  ارمز   سبز(به ترتیب یادگرفتن )    مامان بابا .کفش.جواوو,,یعنی جوراب,,شکست,,اوصولا هرچیزی که پرت کنی یا خراب بشه یا پاره بشه می گی,, عمو.عمه.دایی.خاله.مهدی.سحر.سایا.گوشی.ماشین.اوتوبوس.هایپرمی,,فروشگاه مورد علاقه سپهر,,اددا,,اشتب...
20 بهمن 1394

با تاخیر

پسر کوچولوی من خیلی وقته نتونستم بیام اینجا مطلب بذارم تقصیر خودته خیلی شیطون بلا شدی نه می ذاری گوشی دستم بگیرم نه پای سیستم بشینم از دست تو مانیتور کامپیوتر جمع کردیم وگرنه عروسکت رو بغل می کنی  می شینی روی صندلی  وگریه می کنی که فیلم بذارم الانم لالا کردی من تونستم بعد از مدتها یه سر به وبلاگت بزنم قول می دم از این به بعد زود به زود بیام وخاطرات شیرین کودکیت رو بنویسم تا فراموش نشه وخودت بعدها که بزرگ شدی بخونی ولذت ببری 
20 بهمن 1394
1